خدای من کمی پایین بیا
و روی این نیمکت کنارم بشین
کمی دستم را بگیر
کمی شانه هایم را بفشار
کمی فقط کمی
عجیب گرفته ام
رهایم نکن لطفا
ای مهربان خدای من
خدای من کمی پایین بیا
و روی این نیمکت کنارم بشین
کمی دستم را بگیر
کمی شانه هایم را بفشار
کمی فقط کمی
عجیب گرفته ام
رهایم نکن لطفا
ای مهربان خدای من
یکی از سخت ترین کارای دنیا
قانع کردن خودته
انتخاب من درست بود به خودم تبریک میگم آفرین دختر بهت افتخار میکنم
با بعضی از آدما به کمال میرسی بدون اینکه بخوان یا بدونن تو رو راهنمایی میکنن به سمت عرش
بعضی چیزا رو دیر میفهمیم ولی میفهمیم بالاخره یه روز یکی میاد که باید توی خاطراتمون بگیم غریبه ای آمد
عشقی داد قلبی گرفت و آرام و بی صدا رفت غریبه ای که آشنا شد غریبه ای که غریبه شد بهتر بگم(غریبه ی آشنا)
تازه فهمیدم دخترم ولی خیلی مردم دنبال مقصر نمیگردم ولی رد پای کسی که آرامشم
را گرفته دنبال میکنم به خودم میرسم. یه چیزایی رو نمیشه نوشت تا یه روزی برسی بهش یه چیزایی مثل عشق(جالبه)
از همه ی اینا که بگذریم خدایا من که نمیتونم تو کارای خدایی تو دخالت کنم پس هرچه که دادی و گرفتی
وهرچه میخواهی بدهی بگیری را شاکرم و از تو سپاس گذارم که هرچه دادی رحمت بود و هرچه گرفتی حکمت
دوستدار همیشگی تو