سوختم باران بزن شاید تو خاموشم کنی
شاید امشب سوزش این زخم ها را کم کنی
آه باران من سرا پای وجودم آتش است
پس بزن باران شاید تو خاموشم کنی
سوختم باران بزن شاید تو خاموشم کنی
شاید امشب سوزش این زخم ها را کم کنی
آه باران من سرا پای وجودم آتش است
پس بزن باران شاید تو خاموشم کنی
پدرم که رفت
شهر خالی شد
پدر
مگر تو
چند نفر بودی؟
ادمیست دیگر
یک روز حوصله
هیچ چیز را ندارد
دوست دارد بردارد
خودش را بریزد دور.
برای ادم ها مرز بگذارید!
مرز صمیمیت؛
مرز رفتار!
مرز کلام....
شما این مرز را تعیین کنید
و همیشه یک قدم عقب تر باستید!
همیشه...!!!
مراقب افکارت باش که گفتارت میشود
مراقب گفتارت باش که رفتارت میشود
مراقب رفتارت باش که عادت میشود
مراقب عادتت باش که شخصیت میشود
مراقب شخصیتت باش که سر نوشت میشود
(امام علی)