می خواهم برگردم  به روزهای کودکی

آن زمان ها که: پدر تنها قهرمان بود 

عشق تنها در آغوش مادر خلاصه میشد

بالا ترین نقطه ی زمین

شانه های پدر بود 

بدترین دشمنانم

خواهر و برادرهای خودم بودند

تنها دردم زانو های زخمی ام  بودند

تنها چیزی که میشکست 

اسباب بازیهایم بود 

و معنای خدا حافظ تا فردا بود.




      

اهل دلی میگفت:

تاریخ تولدت مهم نیست  تاریخ تحولت مهمه

اهل کجا بودنت مهم نیست  اهل و بجا بودنت مهمه

منطقه زندگیت مهم نیست  منطق زندگیت مهمه

درود بر کسانی که دعا دارند و ادعا ندارند.

نیایش دارند و نمایش ندارند.

حیا دارند و ریا ندارند.




      

از نسل خلیلی به علی معطوفی

در روی تو نیست خلق و خوی کوفی

مانند حسین حنجرت را دادی

تو نیز شهید امر به معروفی




      

کم کم یاد میگیری که نباید توقعی داشته باشی مگر از خودت

متوجه میشوی بعضیا رو هر چند نزدیک اما نباید باور کنی

متوجه میشوی روی بعضی هر چند صمیمی اما نباید حساب کنی

میفهمی بعضی را هر چند آشنا اما نمی تونی بشناسی

و این اصلا تلخ نیست شکست نیست

آگاه شدن نام داره ممکنه در حین آگاه شدن درد بکشی

این آگاهی دردناکه اما تلخ هرگز




      

بعضی وقتا سکوت میکنی

چون اینقدر رنجیدی که نمیخوای حرفی بزنی..

بعضی وقتا سکوت میکنی

چون واقعا حرفی واسه گفتن نداری ...

گاه سکوت یک اعتراض

گاهی هم انتظار...

اما بیشتر وقتا سکوت واسه اینه که

هیچ کلمه ای نمیتونه

غمی که تو وجودت داری توصیف کنه...




      
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >




[Designed By Ashoora.ir    مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ ]